سه‌شنبه ۱۰ دی ۱۳۸۷ - ۰۹:۲۶
۰ نفر

حسین جلالی: ساموئل هانتینگتون (2008-1927) نظریه‌پرداز سیاسی با نفوذ و تاثیرگذار آمریکا در سن 81سالگی درگذشت.

خبر درگذشت هانتینگتون در شرایطی منتشر شد که وی روز سه‌شنبه24دسامبر در ماساچوست در گذشته بود. با این حساب این خبر با تاخیری چند روزه به اطلاع همگان رسید! علت مرگ این نظریه‌پرداز سیاسی برجسته هنوز اعلام نشده است.

 هانتینگتون مولف یا ویراستار 17 کتاب در زمینه‌های سیاسی، نظامی، حکومت و دولت در ایالات متحده و توسعه دمکراسی بود. معروفترین اثر وی، کتاب «برخورد تمدن‌ها» نام داشت. شهرت هانتینگتون شاید به این دلیل باشد که وی معتقد بود مناقشات خشونت‌آمیز پس از جنگ جهانی دوم، به تفاوت‌های فرهنگی و مذهبی و نه افتراقات ایدئولوژیک باز می‌گردد.

هانتینگتون این ایده را به طور مفصل در کتاب مشهور «برخورد تمدن‌ها» تشریح کرده است.
 این کتاب به 39 زبان دنیا ترجمه شده است. ساموئل هانتینگتون در سال 1927 در نیویورک در یک خانواده مهاجر بریتانیایی به دنیا آمد. وی در دانشگاه‌های ییل و شیکاگو تا مقطع فوق‌لیسانس تحصیل کرد و دکترای علوم سیاسی خود را از دانشگاه هاروارد اخذ کرد. وی بعدها در دانشگاه هاروارد به تدریس پرداخت و در سال 2007، پس از 58 سال کار در هاروارد بازنشسته شد. هانتینگتون از سال 1989 تا70 سالگی، ریاست مرکز مطالعات استراتژیک دانشگاه هاروارد را عهده‌دار بود.

نظریه «رویارویی تمدن‌ها»ی هانتینگتون که سال 1993 به صورت مقاله و دو سال بعد در شکلی مبسوط‌تر به صورت کتاب ارائه شد، بر این ایده محوری متکی است که در قرن نوزدهم چالش میان دولت- ملت‌های نوبنیاد جهت دهنده اصلی به تحولات و نزاع‌های تاریخی بود. در قرن بیستم رویارویی ایدئولوژی‌ها و جنگ سرد بین دو نظام سرمایه‌داری لیبرال و کمونیسم چنین نقشی را بازی می‌کرد و اینک، یعنی در آستانه ورود به قرن بیست و یکم که کمونیسم‌ ور افتاده و روندهای جهانی شدن مرزهای دولت‌های ملی را به عنوان عنصر هویت‌بخش به شهروندان تضعیف کرده، این سنن و فرهنگ‌ها هستند که هویت‌ساز می‌شوند. به باور هانتینگتون، در قرن بیست و یکم بشر بیش از پیش تعریف وجودی و نیز، دوری و نزدیکی خود با دیگران را بر مبنای اشتراکات فرهنگی، قومی و مذهبی استوار می‌کند.

هانتینگتون در ادامه تصویری که از جهان پس از سقوط کمونیسم ارائه می‌کند، غرب را آشکار و تلویحی فرا می‌خواند که از توهم گسترش و تسلط فرهنگ خود به حوزه‌های فرهنگی و تمدنی دیگر به درآید و خود را برای حفظ مبانی و ارزش‌های فرهنگی خود در چالش با فرهنگ‌های دیگر آماده کند.

هانتینگتون قرن بیست و یکم را «دوران جنگ‌های مسلمانان» می‌نامد. او البته می‌گوید که اسلام اساسا دینی مبتنی بر قهر و خشونت نیست، اما «خشم و غضب نسبت به سیاست غرب و احساس تحقیر شدگی، به ویژه در میان اعراب، به نوعی بیماری بدل شده که خودش را در پرخاش و اعمال خشونت‌ نشان می‌دهد.»

 همین تأکیدها طبیعی بود که هانتینگتون را از همان ابتدا در صف مخالفان حمله به عراق قرار دهد، چرا که او از یک سو وظیفه آمریکا نمی‌دانست که به این سو و آن سو لشکرکشی کند و ارزش‌ها و ایده‌های خود را به زور به کشورهای دیگر تحمیل کند و از سوی دیگر چنین جنگی را هیزمی بر آتش خشم و غضب مسلمانان و اعراب علیه غرب تلقی می‌کرد.

نظریه هانتینگتون هواداران و منتقدان بسیاری یافته است. انتقادها به این نظریه از جنبه‌های گوناگونی صورت گرفته است. برخی از مخالفان، اندیشه هانتینگتون را به کشیدن مرزی خشک و نامنعطف میان فرهنگ‌ها و نادیده گرفتن تعامل، در هم آمیختگی و تاثیرپذیری آنها از یکدیگر متهم می‌کنند. برخی بر این نکته انگشت می‌گذارند که چالش و نزاع در درون خود فرهنگ‌ها و حوزه‌های تمدنی بعضا بیشتر و برجسته‌تر از چالش آنها با فرهنگ‌های بیگانه است. آنها در این رابطه، نزاع میان مسیحیان در ایرلند شمالی و یا دو دستگی میان یهودیان در مفهوم و ابعاد یهودستیزی و ارزیابی متفاوت آنها از نقش و کارکرد دولت اسرائیل را مثال می‌آورند.

منتقدانی چون ادوارد سعید هم معتقد بودند که هانتینگتون فقط نظریه غرب در برابر بقیه جهان را تبلیغ می‌کند. با این حال وی بر نظریه خود پافشاری می‌کرد و در سال 2007 در مصاحبه‌ای با مجله معتبر «اسلامیکا» گفت: من همچنان معتقدم که هویت‌های فرهنگی، دشمن‌ها و روابط فرهنگی در مناسبات دولت‌ها نقشی مهم خواهد داشت.

یک انتقاد دیگر به نظریه «رویارویی تمدن‌ها» این است که زمانی که به یک تعریف مطلق و غیر تاریخی بسنده می‌کنیم و انسان‌ها را مسیحی، مسلمان و بودایی می‌خوانیم، فراموش می‌کنیم که مذهب و فرهنگ، خود طی تاریخ، پدیده‌هایی پویا و متحول بوده‌اند. منتقدانی هم هستند که می‌گویند برخلاف آنچه هانتینگتون القا می‌کند هویت به معنای سرنوشت نیست و هر فردی می‌تواند هویت‌های گزینش شده خود را ساخته و بازسازی کند. به باور این دسته از منتقدان، نظریه رویارویی تمدن‌ها یعنی تبدیل مدل کوچک شده انسان به صورت هویت‌های یکتا و بی‌اختیاری که در قالب جعبه‌های تمدن جا می‌گیرد.

شمار دیگری از مخالفان نظریه‌«رویارویی تمدن‌ها» با استناد به روندها و رویدادهای جاری، بر این نکته تاکید می‌کنند که هنوز هم منافع سیاسی و اقتصادی، اراده‌های معطوف به قدرت، نظام‌های مبتنی بر سلطه و استبداد و فقر و توسعه نیافتگی نقش اصلی را در نوع رابطه میان انسان‌ها، گروه‌های اجتماعی و جوامع مختلف بازی می‌کنند. این اتهام نیز متوجه نظریه رویارویی تمدن‌ها بوده که دستمایه تئوریک خوبی به بنیادگرایان و افراطیون درون فرهنگ‌های گوناگون داده است تا نارواداری و نفرت ملی و فرهنگی خود به «غیر خودی‌ها» را توجیه کنند.

هانتینگتون در پاسخ به این انتقادها کمتر خود اهل جدل و مصاحبه بوده است. او در یکی از آخرین مصاحبه‌هایش می‌گوید هیچ‌گاه ادعا نکرده که صرفا فرهنگ‌های مختلف منشأ نزاع و چالش‌های آتی هستند.

کد خبر 71872

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار آمریکا

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز